من وقتی پشمک بودم

بهش پشمک دادم خورده. بعد پرسیده خب شما بهش چی می گین ؟آخه اینا هم دارن همین رو ، البته من نخوردم و نمی دونم مزه اش چه جوریه، این خودش وقتی خورد گفت که مزه اش فرق می کنه با مال ما . اینا بهش می گن کاتن کندی. بهش گفتم ما بهش می گیم پشمک. بعد هر هر می خندیدم . حالا اونم هی از خنده ی من خنده اش می گرفت می گفت وات؟ هی می پرسید چیش خنده داره ؟ بهش گفتم هیچی من رو یاد یه چیز دیگه می اندازه. گیر داده بود که چی ؟ نمی دونستم چی . هیچوقت فکر نمی کردم مجبور بشم این کلمه رو برای کسی مو شکافی کنم . وقتی داشتم سوغاتی می خریدم به برادر گفتم نمی دونم برای استادم گز و سوهان بخرم یا سوهان و پشمک. داداشم گفت پشمک چیه آخه اومدیم یارو ازت پرسید این اسمش چیه می خوای بگی پشمک ؟ ولی اونجا یهو یادم افتاد خیلی سال می شه که پشمک نخوردم. خیلی خیلی سااال. برای همین یه بسته برای خودم خریدم. حالا یاد گرفته به من می گه پشمک. می ره می یاد می گه یو آر عه پشمک. منم صداش می زنم پشمک. دوتامونم خوشحالیم با این کلمه.