در سال نوی اونا از سانتا چی می خوام

هر چقدر اونجا از یاد گیری بدم می اومد اینجا بهش علاقه مند شدم. جدا از هزار تا خوبی و بدی مختلفی که اینجا داره، واقعن سیستم آموزشیش آدمای خرفت رو هم راه می اندازه. یعنی عمیقن معتقدم هر کسی حتی با بهره ی هوشی پایین می تونه توی جایگاه درستی قرار بگیره و ازش استفاده می شه. اینجا دنبال پرورش نابغه نیستن. اینجا به بچه های لیسانس و فوقشون یاد می دن چطور کارهای لازم رو انجام بدن. هر مساله ای هزار بار در طول ترم با عناوین مختلف تکرار می شه و آدما کم کم زیر و بمش رو یاد می گیرن. من سال ها بود از مغزم استفاده نکرده بودم. البته می دونم الان فکر می کنین که خب پس اصلن چطور تا اینجا پیش اومدم. اگه حمل بر خودستایی نشه باید بگم من تنها از درصد کمی از مغزم استفاده کردم. یعنی تنها از بخش کوچیکی که برام باقی مونده ! تا داده ها و درس توش پردازش بشه. وگرنه که باقی مغزم یا از کار افتاده یا مملو از خاطره های تخمی یه گوشه رها و ول شده. یه اشتیاق عجیبی به یاد گیری پیدا کردم که خب البته از شما چه پنهون، بی دلیل هم نیست. این اسکالرشیپ هایی که در پیش رو دارم منو از این رو به اون رو کرده قشنگ. آقا من می خوام اینا رو برنده بشم. حالا اون پولی که می دن به آدم بخوره تو سرشون نخواستم. من هلاک اون هزینه ی مسافرتشم. نوشته در طول یه سال هر کنفرانسی بخواین برین پولش رو می دیم! بعد یه کنفرانسی هم دارن توی اروپاس. از اون شب یه ادم دیگه شدم. دوست پسر و عشق و عاشقی از سرم پریده هی می خوام درس بخونم. هی با خودم فک می کنم پس اون دختره چی شده بابا بیا این دوست/پسرت رو جمع کن ببر من درس دارم. توی سن و سال من دیگه همه یا شوهر کردن یا با درس دارن خودشون رو خفه می کنن دیگه کی آخه ماه به ماه دوست/پسر عوض می کنه؟ ولم کن تروخدا ! می خوام بشینم سر درس و زندگیم. سرم به سنگ خورده. من باید اون لعنتی رو برنده بشم.

نظرات 6 + ارسال نظر
گیســو چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 18:40

چاکریم دختر سرتره مون

ببین گیلدا، هر کی هر چی میخواد باشه، خوشگل باشه، خوش استیل باشه، ناز داشته باشه، باهوش باشه، زبانش خوب باشه، نوشته هاش محشر کبری باشه، اصلا عین تو هر چی خوبی هست داشته باشه (که ندارههههه)، هیچ وقت به تو نمیرسه.. مطمئن باش آخرش یه چیزی نداره، که اون خیلی ببخشید خیلی ببخشید کـ...و...نه! من دختر ندیدم به جنم و اراده و عرضه ی تو..

من دخترمااااا، عاشقتم خوب چیکار کنم

وای مردم از خوشی. خر کیف شدم گیسو. توی همون کونی که فک می کنی من دارم الان عروسیه با این کامنت تو ... عااااشقتم. :)))

نارنار سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 12:25

سلااااام،یه دو سه روزی هس با وبلاگت آشنا شدم و همه شو خوندم،خیلیییی خوبه نوشته هات،اصن خیلی خودتی واقن..
وای از این پست آخرت،چگونه از شر دختره خلاص شیم! ادامه شم مینویسی ایشالا? ببین من این روزا درگیر یه همچین مساله ای ام،البته میفهمم که از لحاظ قیافه خیلی بهترم ازش،با این که اعتماد به نفسم کم بوده همیشه، اما خب از لحاظ سطح اقتصادی و اجتماعی خیلیییی بهتره ازم! :( بعد اونجا که نوشتی من این وسط چیکار میکنم،آخ که دقیقن بارها همین حس بهم دس داده! که ول کن بابا هم سطحن اینا بذا با هم خوش باشن! در صورتی که اون دختر فقط توهم منه و یه هم دانشگاهی بیشتر نیس! ینی رابطه خاصی ندارن، من خواسته شدم ولی،نمیدونم... میدونی? منم مث تو باید درس بخونم،ینی درگیر کنکور ارشدم،کلن حال میکنم با طرز فکرت....

:دی
مرسی عزیزم. ,.والا ادامه که امیدوارم نداشته باشه :))) اگه داشت می نویسم

El سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 10:17

من عاشق این پست آخریت شدم:))))) یعنی خیلی دوست دارم که اینقد باحالی... اصن همه ی دخترا هرچقدم که پرفکت باشن تو خیالت راحت باشه دوستم... عمرن قد تو باحاااااال باشن... تو بی تردید همواره از همشون سرتری...

:)))))
تو به من امید ندی کی بده ؟

سرهنگ شنبه 21 آذر 1394 ساعت 11:31 http://agent-cell.blogsky.com

ینی واقعا محیط اون ور این قد موثره ؟ از ضد یادگیری به تشنه یادگیری ؟
پاشم بیام .

پاشو بیا

ویرگول جمعه 20 آذر 1394 ساعت 16:44 http://theComma.blogsky.com

دودورو دودودو گیلدا!:دی

ای جانم :دی :**

nooshin جمعه 20 آذر 1394 ساعت 14:25

سلام مطمئنم برنده میشی بهت ایمان دارم این گیلدای واقعیه که من دوسش دارم چون این ذات پیشرفتن ستودنیه

عزیز دلم مرررسی که به من ایمان داری امیدوارم ببرمش :دی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.