به من می گه مودی. می گه هر روز که می آم آفیست باید منتظر باشم یه مدلت رو ببینم. یه روز شیطونی یه روز مهربونی یه روز گرمی یه روز تو قیافه ای یه روز افسرده ای. آدم باید با کدوم ساز تو برقصه ؟ امروز از اون روزاس که حوصله ی خودم رو هم ندارم. یعنی ناراحت نیستم اما بی حالم خیلی هم گشنمه. هر چی هم می ریزم توش سیر نمی شه لامصب. لابد اینم یه مرضی هست که من گرفتم دیگه. داشتم البته ولی دیگه شدید شده. آروزم از دار دنیا الان یه سینی پر از غذاس. تنها برم توی یه رستورانی و تا دلم می خواد غذا بخورم. کسی هم نباشه باهام دلم نمی خواد صدای هیچ انسانی رو بشنوم به خصوص صدای مردونه ! این دختره هم اتاقیم هم راه افتاده بره مهمونی یعنی اون پیرهنی که پوشیده بود اینقدر خوشگل بود که نمی تونم اینجا وصفش کنم. کلن این دختر خیلی بیش از حد تیپش خوبه. دلم می خواس همه ی خودم رو عوض کنم برای همین امشب فقط. مثلن یه صدای دیگه یه موهای دیگه یه مدل حرف زدن دیگه. خودم نباشم. دوست دارم پاشم برم یه جا خودم رو نبرم. تنها برم.