im sick of liking you

دیشب از اف بی پاکش کردم. نمی دونم دیده یا نه. صبح که اومد آفیسم پرسید داری پریود می شی ؟ به دروغ گفتم نه. یادم می یاد اون موقع ها که فلوکستین می خوردم هم از این تایم یک هفته ای در امان نبودم. دکترم بهم گفته بود دو تا بخور. نخوردم. می دونم که هیچ کدوم از کارهام بی دلیل نیست. اما همه ی کارهایی که با مصلحت اندیشی توی ایام دیگه انجام نمی دم توی این یه هفته انجام می دم. امروز رفتم اتاقی که حقوق ها رو می دن و قراردادها رو می بندن که در مورد مالیاتم سوال کنم. دو تا زن اونجا کار می کنن که یکی شون خیلی پیر اما سر پاست. صورت خیلی چین و چروک داری داره و یکم پشتش خمه اما همیشه ناخن کاشته و یه لاکی هم زده و بسیار تر و تمیز لباس می پوشه. اون یکی هم یه زن اسپانیش مو فر فری هست . روابطشون با بقیه و با خودشون دو تا و کارشون که در ارتباط با پول و مالیات هست و پیری اون یکی  و کلن اتاقشون یه ترکیب خنده داری داره. اولین بار با اون رفتم اونجا تا در مورد قرار دادم سوال کنم. وقتی وارد شدیم هر دو تا باهم اسمش رو صدا کردن و سلام گفتن. اینم باهاشون می گفت و می خندید. یه ترکیب خنده داری شده بود. امروز بعد از این که کارم رو کردم اونی که خیلی پیره یواش بهم گفت فکر می کنم تو دوست دختر فلانی باشی آره ؟ گفتم نو آیم نات. گفت یو شود بی ! پرسیدم چرا اون وقت ؟ گفت چون خیلی پسره خوبیه تازه "he is available" بعد هم زد زیر خنده! با خودم فکر کردم ورژن عامریکایی دانشگاه خودمون. گفتم i am not available ! خندیدن و تبریک گفتن. دیدم خیلی جدی گرفتن گفتم شوخی کردم خوشگلا.

خلاصه که حالم بده .  من قرص هام رو می خوام.