I’m not stranded on a desert island. No, he thought, ..I am a desert island

دارم یه داستان می خونم از موراکامی به اسم شهرزاد! اینقدر لذت بردم که کاری رو کردم که تا حالا نکرده بودم! پاشدم واسه خودم یه لیوان ش/راب قرمز ریختم و تنهایی خوردم. چرا که نه ؟ فردا تعطیل هست و می تونم یکمی بیشتر بخوابم. این فضای وهم انگیز نوشته های موراکامی من و گیج می کنه و بی اینکه ربطی بهم داشته اشکم رو در می آره. امروز داشتم از پنجره آفیسم به بیرون نگاه می کردم که استادم و دخترش رو دیدم. یه دختر بچه ی سه ساله ی چینی، با یه پالتوی قرمز. از دوری ک من ایستاده بودم، کوچیکی هاش کوچیک تر شده بود. درست قده یه نخود . استادم یه چشمش به بچه بود یه چشمش به فناوری صوتی مزخرفی که وسط دانشگاه پهن کرده بودن. دو روزه دارم از جلوش رد می شم  و مردم رو می بینم که دورش جمع شدن ولی حتی نمی تونم حدس بزنم که اون چیه. درست مثل آدمی که توی هزاران سال گذشته برای اولین بار یه هواپیما دیده باشه. ایده ای ندارم چیه. فقط می دونم یه چیزایی از یه چیزی می آد بیرون وبعد یه آهنگی پخش می شه. بله من مهندسم. اما یه مهندس هم می تونه نظری نداشته باشه.یه مهندس می تونه اینقدری دغدغه داشته باشه که دیگه یه چیز محیر العقول هم توجهش رو جلب نکنه. استادم یه نگاه به بچه می کرد، یه نگاه به فناوری وسط حیاط. بچه گیج و بی حوصله داشت این ور اون ور رو نگاه می کرد و دماغش رو می مالوند. یهو استادم نشست، بچه رو بغل کرد. یه جور وحشتناک مهربونی. یه جور خیلی پدر طورانه ای. یه جوری که آدم فکر می کرد نیاز نیست الان اینقدر مهربون باشی.. انگار داشت به قیمتی ترین دارایی دنیا نگاه می کرد. فکر کردم فارغ از اینکه دارم برای این آدم کار می کنم، باید دوستش هم داشته باشم. همه ی پدرهای خوب رو دوست دارم. به جای پدر خوبی که ندارم.

نظرات 3 + ارسال نظر
یاسمن سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 10:00

گیلدای نازنینم سلام

سلام عزیزم :)

Zero سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 08:38

خب کامنتی اون پست که نظر خاستی که بستست:(
بی صبرانه منتظرم تجربه های خوب ادما رو بخونم ..
چیزی واسه گفتن.از خودم ندارم! ادمی که بعد از ۸ سال از یه رابطه میاد بیرون قطعا شکست خوردست!
اون احساس عجز رو کامل میفهمم .. خسته ام .. دلم یه کم خواسته شدن میخاد . . ناب و خالص ...

همه گفتن تایید نشه ! :دی

تیلوتیلو شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 06:13 http://meslehichkass.blogsky.com/

اره میشه هرکی را پدر شده دوست داشت اما هر پدری را نه

:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.